صنایع دستی , که گاه معمولی خیس تحت عنوان صنایع دستی یا صنایع دستی بیان می شود , گونه های متفاوتی از کارهایی است که در آن مفید و معمولی است . این یک بخش سنتی از هنر و صنعت است , و دربرگیرنده طیف گسترده ای از کار های خلاقانه و طراحی است که مرتبط با ساخت چیزهایی با دست و مهارت شخص است , از جمله کار با منسوجات , مواد قالب ریزی و محکم و طاقت فرسا , کاغذ , الیاف گیاهی و غیره . یکی معلولین کهن عالم Dhokra است . این ف زیادی است که بیش از 4000 سال در هند مورد به کار گیری قرار گرفته و هنوز نیز مورد به کار گیری قرار می گیرد . آن ها هر دو عملی و زیبایی شناسی می باشند . صنایع دستی صنایع دستی میباشند که برای پاسخگویی به نیازهای مردمان محلی چیزهایی را با دست ساخت مینمایند . ماشین آلات نیستند . به کارگیری می شود .
اصطلاحات جمعی برای صنایع دستی دربرگیرنده صنایع دستی , صنایع دستی , صنایع دستی , صنایع دستی و صنایع دستی است . اصطلاح هنر و صنایع دستی نیز بویژه در ایالات متحده و علی الخصوص در زمینهی سرگرمی کودکان و کودک ها به جای مواردی که برای مصارف روزمره تاسیس شده است کاربرد داراست البته این تفاوت رسمی نیست و این اصطلاح به راحتی با تکان طراحی هنر و صنایع دستی اشتباه گرفته می شود . , که در واقع به به عبارتی میزان کاربردی و زیبایی شناختی است .
جنبش هنر و صنایع دستی تحت عنوان اصلاحات طراحی آخرها قرن نوزدهم و حرکت اجتماعی به صورت اکثر در اروپا , آمریکای شمالی و استرالیا سرچشمه گرفت و روز جاری نیز ادامه دارد . طرفداران آن از ایده آل بنیانگذاران حرکت نظیر ویلیام موریس و جان راسکین تشویق میگردند , که توصیه کرده اند در دولت ها پیش صنعتی , نظیر قرن ها وسطای اروپا , با فرایند خلاقانه صنایع دستی با موفقیت به وقوع پیوستن یابد . این برخلاف آنچه تصور می شد اثرات بیگانه کننده کار صنعتی است , برگزار شد .
این فعالیت ها پایین سیستم صنفی بسط یافته اند . نوجوان ها به یک استاد صنایع دستی شاگرد می شدند و در ازای دستمزدهای پایین مهارت های خویش را در طی یک زمان سال تصحیح می کردند . تا زمان کامل شدن فراگیری آنها , آنها کار کشته به همکاری با خویش , غالباً با انگیزه زندگی در جامعه , اکثر تایم ها برای کالاها و سرویس ها بودند . انقلاب صنعتی و ارتقاء مکانیزه شدن فرآیندهای ساخت , نقش کارگر حرفه ای و حضور اشخاص زیادی , و بعضی وقتها حتی هنر قشنگ .
میناکاری , میناگری یا این که میناسازی هنری است که سابقهای نزدیک به پنج هزار سال دارااست و از صنعت های دستی به اکانت میاید . امروزه این هنر بیشتر بر روی مس انجام می شود اما میتوان بر روی طلا و نقره نیز آن را به کار آورد . طلا فقط فی است که به هنگام ذوب شدن مینا اکسید نمیشود از اینرو قابلیت و امکان اجرای برنامه ای همراه با جزئیات و با شباهت هر چه تمامتر بر روی مینا را تولید میکند در حالی که میناهای مسین و نقرهای چنین کیفیتی را ندارند . مینای کار شده بر روی طلا جواهرات هنر صائبین ساکن شهر اهواز است و به طلای صبّی شهرت دارد . شکلگیری مینا نیز از ترکیب اکسیدهای فات و یکسری گونه نمک در مجاورت حرارت بالا ( ۷۵۰ تا ۸۵۰ جایگاه سانتی گراد ) میباشد که رنگها در زمان زمان و مبنی بر دما به وجود می آیند . امروزه در ایران کانون ساخت ظروف میناکاری شهر اصفهان و جواهرات مینا کاری شهر اهواز است و استادان برجستهای در ساخت اثر ها مینا درگیر به کار میباشند .
صنعتگران مصری این روش را مانند بسیاری از هنرها و پیشههای دیگر از قبطیها اقتباس کردهاند , یکسری قطعه و لوحه که روی آنها با چوب و استخوان موزائیککاری شدهاست در عین الصیره نزدیک قاهره دراوایل عصر اسلام به دست آمده و اکثر تایم ها آنان درموزه صنعت های اسلامی قاهره ویا موزه برلین موجود است که یکیاز عالیترین نمونههای این صنعت درموزه متروپولیتن است .
دربارهٔ ابتکار کننده و مبتکر خاتم فی مابین خاتمسازان و هنرمندان احادیث گوناگونی موجود هست ولی آنچه اضطراری به ذکر است آن است که به صحت مشخص و معلوم نیست اولین دفعه خاتمسازی را چه کسی اختراع کردهاست . اما روایتهای متعددی خواستگاه خاتم کاری را شیراز می دانند زیرا دیرین ترین اثرها خاتم کاری درین شهر دیده شده و استفاده از هنر خاتم کاری مربوط به منبر مسجد عتیق شیراز با قدمت بیش خیس از 1000 سال است . در دائرةالمعارف پارسی آمدهاست : «زمان آغاز این هنر می داند نیست , و آنچه دربارهٔ آن گفته می گردد با افسانه همراه است . برخی از استادان خاتمساز هنوز بر این عقیدهاند که هنر خاتمسازی معجزه ابراهیم پیغمبر است» شواهد اکثری موجود است که شهر شیراز به عنوان خواستگاه خاتم کاری ایران پایتخت خاتم کاری کشور ایران می دانند . اگر چه که در دوران صفویه این هنر به اصفهان منتقل شد و در اصفهان به عنوان پیشه به ساخت انبوه رسید ولی هنوز خاتم شیراز از حیث نازکی و هنر بصری پسند کلام اولیه را می زند .
سابقه ساخت خرقه و پارچه در جمهوری اسلامی ایران به پیشین از اسلام برمیگردد که به پادشاهی هفتواد در بم منسوب شده شده است . در آن عصر سه جور لباس و پارچه از ابریشم تهیه و تنظیم میشدهاست .
مدل اولیه دیبا بوده که به لباس ابریشمی معمولی رنگی گفته میشدهاست . گونه دوم مغایر گفته لغتنامه پزشک معالج معین پرنیان بود که به خرقه ابریشمی یک سری رنگ و اکثر تایم ها هفت رنگ اطلاق میشده که در برخی مورد ها دارای طرح گل بین پارچه نیز بودهاست . مدل سوم و کاملاً درباری اهل ایران پرند بودهاست که به پارچه رنگین ابریشمی و دارای طرحهای حاشیهای گفته میشده و منحصر به فرد قبیله امپراطوری اهل ایران بودهاست . اولی کارگاه ابریشم کشی در جمهوری اسلامی ایران نخستین توشه میانه قرن نوزدهم در دوران سلطنت ناصر الدین پادشاه به وسیلهٔ یکی سرمایه داران گیلان به نام آقا محمد خان رشتی درقریه برکاده رشت بنا شد که فعالیت آن بعد از دوران کوتاهی متوقف شوید . در نهایی سال سلطنت ناصرالدین شاه یکی دیگر از تجار لبریز نام و ترسیم گیلان به نام حاج امینالضرب غالب شد در توان دانش فنی آن روز کارخانه ابریشم کشی مجهزی با به کار گیری از ماشین آلات فرانسوی درشهر رشت ساخت نماید , و با به کار گیری از مدیران بازرگانی دیبلت ( debblet ) فرانسوی انحصار تأسیس آن را به دوران زمانی ۲۰ سال به دست آورد این کارخانه با نیروی کارگران اهل ایران تعدادی سال با موفقیت به ابریشمکشی و ساخت کالا باکیفیت مورد قبول بازارهای بینالمللی پرداخت ولی عاقبت مسائل اجتماعی و ناسازگاریهای دو فرهنگ وتمدن شرق و غرب آن را به تعطیلی کشاند . این مکان اکنون به صورت یک باغ رها شدهاست و همینطور پناهگاه طیوران مهاجر است که چندین ساختمان کهن در آن وجود دارد .
چینیها روش تهیه ابریشم را از ۴۰۰۰ سال پیش میدانستند . ماجرا جالبی دربارهی نحوهٔ تهیه ابریشم میان چینیها است که می گوید روزی ملکهٔ چین «سی لینگ - شی» یک پیله کرم ابریشم را به غلط داخل آب جوشی که منحصربهفرد شستوشوی دستها بوده , میاندازد . روز سپس میبیند که تارهای ابریشمی از باطن پیاله بیرون می آیند . از این فعالیت لذت میبرد و از آن زمان آغاز به نگهداری از کرمهای ابریشم مینماید تا بتواند از ابریشم آنان برای لباسها به کار گیری نماید . تا مدتها چینیها راز تهیه ابریشم را حفظ کرده بودند . ژاپنیها قسمتی از اولی افرادی بودند که توانستند در قرن سوم بهاین راز پی ببرند .
حدود ۵۵۰ سال پس از به دنیاآمدن مسیح «جاستینین» فرمانروا بیزانس , دو راهب را به عنوان خبر چین به چین ارسال کرد . هنگامی که آن دو برگشتند چندین کرم ابریشم را در باطن یک استوانهٔ چوبی از بامبو با خویش آوردند . بعد از آن هنر به دست آوردن ابریشم از کرم ابریشم کمکم در تمام عالم شناخته شد . امروزه کشورهایی نظیر چین , ژاپن , هندوستان , فرانسه , اسپانیا , روسیه و ایتالیا به عنوان کشور ساخت کنندهٔ ابریشم شناخته شدهاند . امروزه ابریشم ایتالیا به حیث زیبایی و کیفیت در عالم شایسته ترین نوع ابریشم است .
یکی از مشهورترین یافته ها در پازیرک , گلیم پازیریک است که احتمالاً دیرین ترین گلیم بافت شمع بازمانده در عالم است . میزان آن 200 × 200 سانتی متر است و تراکم گره تقریبا 360 , 000 گره در هر متر مربع داراست که فراتر از بیشتر گلیم بافت های امروزی است . اواسط گلیم از نقوش روبان تشکیل شده شدهاست , در حالی که در مرز یک پیاده روی با الک یا آهو و در مرز مرزی دیگر بر روی اسب ها جایدارد .
گلیم پازیریک در ارمنستان باستان یا کشور ایران نزدیک به 400 سال پیشین از میلاد تاسیس شده است . زمانی که پیدا شد آن را به شدت در یک قطعه یخ یخزده کرده بود , به همین عذر بسیار عالی است .
درباره این سایت